آسمون

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت
آسمون

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

دست لیس

توضیح دادن دس لیس و نقش اون تو برد پیروزمندانه من

در مسابقاتی که هر روز تابستان بلا استثنا ساعت ۳ بعدازظهر زیر تابش مسقیم آفتاب و اعتراض همسایه های گرامی  در کوچه با پسرای دو کوچه بالاتر  و ۲ کوچه پایین تر برگزار میشد

چیزی بود که همیشه آرزو داشتم مادرم میفهمید .

و سنگ های کوچک و بزرگ من رو که برایم شانش میآوردند را آشغال نمیپنداشت و از راه پله به بیرون پرتاب نمیکرد.    

 


پی نوشت:

دست لیس : سنگی خوش دست برای نشاته روی , یه آجر یا یک نشانه

چقدر سر این دس لیس هام باهم دعوا کردیم و قهر کردم.

مشکل سر این بود که اون هیچ درک و تصوری از دس لیس نداشت.