آسمون

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت
آسمون

آسمون

وسیع باش و تنها , سربه زیرو سخت

عماد یا ... مساله این است!؟

ساعت 4.45 بعد از ظهر بیمارستان فاطمیه با موی خرمایی رنگ  با وزن 4.200 پسری با یه دودول کوچولو به دنیا می آید.
صدا صدای گریه های اوست.


 

وقتی کودک بودم و بودید

سلام به همه

همه اونایی که گاه و بی گاه به من سر میزنن چه همه دوستانم که نظر میزارن و چه همه اونهایی که میان فقط میخونن و لبخد میزنن. 

 ( گرچه تموم شوق یه نویسنده به نظرات پستشه ) 

از فردا پست هایی به بلاگ اضافه خواهند شد به نام " وقتی کودک بودم ... " که روزگار کودکی ام را مرور خواهم کرد.که یادم باشد که یادم نرود که تو پیچ در پیچ زندگی گم نشود کودکی درونم.

همه شما هم میتونید از کودکیتون و خاطراتش , تو نظرات بگین.